تحلیل انتخاباتی
تحلیل اصلاح طلبان از وضعیت جریان اصولگرا
اصلاح طلبان در باره اتفاقات رخ داده در جریان اصولگرا در سال جاری تقریبا اتفاق نظر دارند آن ها این اتفاقات را با عنوان "شکاف آشکار" تحلیل می کنند. مرتضی مبلغ مدیرکل سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات در این باره معتقد است که اختلاف اصولگرایان کاملا واقعی و روشن است.
وی ضمن رد ساختگی بودن این اختلافات تلاش اصولگرایان را برای ایجاد فضای دو قطبی کاذب در انتخابات مجلس رد نکرد. مبلغ گفت: «اینکه اصولگرایان از همین شرایط و وضعیت برای دوقطبی کردن فضای سیاسی استفاده کنند هم حرف درستی است که البته موفق نمیشوند زیرا اگر روش و سیاست خطا باشد طبعا محصول هم عقیم خواهد بود.»
موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات نیز موضع اینچنینی دارد. با این تفاوت که لاری بخشی از اختلافات را در راستای ایجاد فضای دو قطبی کاذب تحلیل می کند.
وی در گفت و گویی با روزنامه روزگار گفت: «اصولگرایان می خواهند نمایشی از رقابت ارائه دهند و هم این که نمی خواهند به رقیب اصلی میدان دهند، چاره ای ندارند که به تشکل های خلع الساعه و عناوینی که صرفا مصرف انتخاباتی دارد روی بیاورند تا بگویند رقابتی وجود دارد.»
اشاره موسوی لاری به تشکیل دو جبهه پایداری و ایستادگی است که چندی است در جریان اصولگرا شکل گرفته است و همین موضوع باعث شده است که دشواری های تحقق وحدت در این جریان افزایش یابد.
وزیر کشور دولت اصلاحات با وجود ارائه این تحلیل، بر وجود اختلاف در جریان اصولگرا نیز تاکید کرد. موسوی لاری بخشی از برخورد اصولگرایان با جریان انحرافی را واقعی دانست و گفت: «در درون جریان حاکم اختلافاتی بود و یک عده مسئله دار هم بودند که اصولگرایان می خواستند با آن ها برخورد کنند. اما در عین حال که می خواستند با جریان انحرافی به دلیل انحرافش برخورد کنند معتقدم در جنجالی که در آستانه انتخابات به راه انداختند نیم نگاهی هم به این مقوله داشتند.»
اما در این بین محسن آرمین تحلیل دیگری از اختلاف در میان اصولگرایان دارد. این تحلیل شاید در موضع انتخاباتی اصولاح طلبان نیز تاثیرگذار باشد. آرمین اختلافات در میان اصولگرایان را جدی می داند. اما آنها را ماهوی نمی داند.
وی دراین باره به روزنامه اعتماد گفت: «اختلاف اصولگرایان با یکدیگر البته جدی است اما این اختلاف بر سر قدرت است و نه نوع نگاه به مقوله قدرت. آنها در نوع مناسبات و نگاه به قدرت با یکدیگر مشترکند. تفاوت اصولگرایان منتقد با شرکای افراطی خود تنها این است که به دلیل پارهیی مصلحتاندیشیها بسته بودن بیش از حد دایره قدرت را خطرناک میبینند و ضمن اعتقاد به حفظ قدرت در دایره نخبگان وابسته به قدرت، توصیه میکنند این دایره اندکی بازتر شود.»
آرمین افزود: «این تفاوت یک تفاوت ماهوی نیست و نمیتواند موجب شود که اصولگرایان منتقد را دارای هویتی متفاوت از شریکان افراطیشان بدانیم. وقتی اختلاف اصلی بر سر قدرت بود مصلحت قدرت نیز هرجا اقتضا کرد مخالفت و انتقاد جای خود را به سکوت یا سازش میدهد. کما اینکه شش سال از تمام عملکردها و سیاستها و مواضع مخرببخش افراطی حمایت کردند ولی به خاطر حفظ قدرت و موقعیت آگاهانه بر آن سرپوش گذاشتند و در ماههای اخیر که از یک سو نتایج آن سیاستها و عملکردها آشکار شده و از سوی دیگر بر اثر یک اشتباه تصادفا موضع افراطیون تضعیف شده است، از آن تبری میجویند و همان انتقادهای اصلاحطلبان در این شش سال گذشته را تکرار میکنند.»
این تحلیل از آن جهت می تواند در تصمیم انتخاباتی اصلاح طلبان مهم تلقی شود که آن ها بخواهند با رفتار خود شکاف در میان اصولگرایان را عمیق تر کنند. براساس این تحلیل اگر اصلاح طلبان در انتخابات شرکت کنند، اصولگرایان برای حفظ قدرت خود متحد می شوند. اما اگر اصلاح طلبان در انتخابات شرکت نکنند. اتحاد و ائتلاف اصولگرایان خدشه دار می شود چرا که گروه بزرگتری وجود ندارد که قدرت را از آن ها بگیرد.
نشانه های صحت این تحلیل را می توان در اظهارات قاسم روانبخش یکی از شاگردان آیت الله مصباح و از اعضای جبهه پایداری یافت. روانبخش گفته است که ما در صورتی می توانیم با سایر اصولگرایان وحدت داشته باشیم که خطر بزرگتری را احساس کنیم. از سایت عصر ایران